سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همیشه بهار

قصه یکشنبه 85/6/19 ساعت 1:27 عصر

تو شروع یه قصه بودی برام؛ یه قصه که موضوعش با همه قصه ها فرق می کنه . نمی دونم چطور بگم؟ شاید اصلاً نباید شروع می شدی.... اما حالا دیگه کار از این کارا گذشته ...شروع شدی و برام باارزشی.

نمی دونم چطور باهات برخورد کنم؛ اما اینو می دونم که بهت عادت کردم و دوس ندارم ناراحتیتو ببینم. پس دعا می کنم همیشه بهاری باشی؛ بهاریه بهاری


نوشته شده توسط: فاطمه


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
98802


:: بازدیدهای امروز ::
29


:: بازدیدهای دیروز ::
3



:: درباره من ::

همیشه بهار

:: لینک به وبلاگ ::

همیشه بهار


:: آرشیو ::

دل نوشته های اردیبهشت 85
دل نوشته خرداد 85
دل نوشته های تیر 85
دل نوشته های مرداد 85
دل نوشته های شهریور 85
دل نوشته های مهر 85
دل نوشته های آبان 85
دل نوشته آذر 85
دل نوشته دی 85
دل نوشته یهمن 85
دل نوشته اردیبهشت 86
دل نوشته خرداد 86
دل نوشته مرداد 86
دل نوشته دی ماه86
بهار آمد و لطف آقا



::( دوستان من لینک) ::

نگین
کوچولوها
ایرباس
نازنین
دالان بهشت
برگ خزان دیده

:: لوگوی دوستان من ::







:: خبرنامه ::

 

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو